چگونگی شهادت سردار هاشمی به روایت فرمانده سپاه سلمان و شاهدان عینی
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۳۵۳۸
چند روز از حادثه روز جمعه زاهدان میگذرد، جمعهای که با شیطنت دشمنان و بدخواهان نظام، در آن خون شیعه و سنی در هم آمیخته شده و عده زیادی هم بیگناه شهید و مجروح شدند.
در میان شهدای حادثه روز جمعه نام سردار حمیدرضا هاشمی میدرخشد، معاون سازمان اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان که تا پای جان در خدمت به مردم استان بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گفته شاهدان عینی سردار هاشمی چند دقیقه قبل از شهادت جان چند نفر از بانوان را نجات داد و آنها را از صحنه درگیریهای پر رعب و وحشت غروب جمعه دور کرد.
سردار احمد شفاهی فرمانده سپاه سلمان سیستان و بلوچستان میگوید: روز جمعه سردار هاشمی در نقاط مختلف شهر در حال آرام سازی و پاکسازی نقاط شهر از دست اغتشاشگران بود، در همین راستا متوجه حضور اشرار مسلح در یکی از داروخانهها میشود و با همرزمانشان برای پاکسازی به آن داروخانه مراجعه میکند، پس از اطمینان از پاکسازی محل، بانوان شاغل در داروخانه را به منزلشان میرساند و پس از پاکسازی و آرام سازی آن منطقه به خیابان خیام میرود و در درگیریهای آنجا ابتدا بسیجی همراه وی هدف گلوله قرار میگیرد و با اختلاف چند دقیقه بعد خودشان به ضرب گلوله اشرار مسلح به ناحیه گردن و قفسه سینه به شهادت میرسد.
به داروخانه مورد نظر مراجعه کردیم، یکی از کارکنان این داروخانه که زمان درگیری حضور داشته و شاهد ماجرا بوده میگوید: ساعت حدود ۶:۳۰ غروب بود به یک باره عدهای با سرو صورت بسته و لباس محلی شیشههای داروخانه را شکسته و وارد داروخانه شدند.
به ما گفتند میخوایم اینجا را آتش بزنیم، ما تقلا کردیم که ما دولتی نیستیم داروخانه ما خصوصی هست، اما شیشهها را شکستند و گفتن برقها را خاموش کنید و کسی فیلم و عکس نگیرد، ما به شدت ترسیده بودیم.
همزمان بانک ملت در آن سوی خیابان را تخلیه کرده وسایلش را در خیابان ریختند و داخل بانک بطریهای آتش زا پرتاب کردن و ابتدا بانک را و سپس وسایل آن را که بیرون ریخته بودند آتش زدند.
آنها وارد داروخانه شدند و از ما چند گاز استریل و باند خواستند و مجبور بودیم به آنها وسایلی که لازم دارند را بدهیم.
ناگهان صدای تیراندازی از اطراف آمد و آنها فرار کردند، ماموران وارد داروخانه شدند، گفتند بانوان سریعا محل را ترک کنند که ما گفتیم وسیله حمل و نقل و خودرو نداریم، به ما گفتند از داروخانه بیاید بیرون ما شما را به منزل میرسانیم.
با اینکه وسط درگیری بودند، اما با یک خودروی سمند ما را سوار کردند به خانه یکی از همکارانمان که نزدیکتر بود رساندند. اگر آن روز نمیرسیدند این افراد آشوبگر به کار خود ادامه میدادند و احتمالا داروخانه را هم مانند بانک آتش میزدند.
روز بعد متوجه شدیم فردی که جان ما را نجات داده، معاون اطلاعات سپاه سلمان سیستان و بلوچستان بوده و خود شهید شده است، خیلی ناراحت شدیم، ایشان جان ما را نجات داده و ما را از صحنه درگیری دور کردند.
آن روز به خوبی لمس کردیم افرادی هم هستند که جان خود را کف دستشان گرفتهاند.
بیشتربخوانید
ناگفتههایی از حضور رهبر انقلاب در دانشگاه افسری و تربیت پلیس امام حسن مجتبی(ع)منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: شهید پلیس امنیت سپاه سلمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۳۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این سردار سپاه، پزشکان را شگفت زده کرده بود /از حضور در عملیات پارتیزانی تا آزادسازی خرمشهر
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محسن وزوایی، ۵ مرداد ماه سال ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، متولد شد. او در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
بنابر روایت ایسنا، در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹ بهمن تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، حضوری پرثمر داشت. محسن وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد.
وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی ضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید امام خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات «مطلع الفجر» فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) شد که در عملیات «فتح المبین»، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس «تیپ ۱۰ سیدالشهدا»، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات «الی بیت المقدس» شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام شد و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
محسن وزوایی، ، پس از ماهها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه «الی بیت المقدس»، سرانجام در دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱، در ۲۲ سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901506